Quantcast
Channel: وبلاگ بچه های حقوق دانشگاه آزاد لارستان
Viewing all 50 articles
Browse latest View live

بدون شرح

$
0
0
اول سلام

امیدوارم که همگی خوب باشین. با امتحانات چطورین؟

این ترم اصلا معلوم نیست که چی شدیم فک کنم بخاطر جشن فارغ التحصیلی

که گرفتیم چشمون زدن.نهههه؟؟؟؟؟؟

منم اصلا حس درس خوندن که ندارم هیچ. یه سرما خوردگی هم گرفتم که بیاو ببین.

این ساعت امتحانات هم شده یه دردسر یکی صبح یکی شب یکی ظهر .

تا میای به  یه ساعت خاص عادت کنی برا درس خوندن همه چی تو یه روز میریزه بهم

اخه اینم شد برنامه ریزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از هر کی که میپرسم میگه حال درس خوندن ندارم.

واقعا نمیدونم چی شدیم. کسری اگه علت رو فهمیدی منم خبر کن؟

خب به قول معروف چون میگذرد غمی نیست.

خیلی وقت بود که به وب سرنزده بودم.خواستم یه سلامی داده باشم بهونم هم کردم درس نخوندن/

راستی توی نظرات پرسیده بودن که کویر پسره یا دختر.

من پسرم .از اسمم که پیداست.

 


و اين جا آخر راه است ....

$
0
0
خب . اين ترم هم گذشت ...

امروز روز انتخاب واحده .

نميدونم چند نفر از ورودي هاي 87 امروز انتخاب واحد ميكنن و چند نفرشون تموم كردن .

مطمئنا خيلي از بچه ها ديگه اين ترم نيستن .

راستش ميخواستم ازشون اسم بيارم و ازشون يادي كنم . ولي ترسيدم باز فردا اين و اون بيان شاكي بشن كه چرا اسم ما رو آوردي

بي خيال

راستي . امتحانات چطور بود . من كه راضي نبودم . روزاي خوبي نبود . علاوه بر سخت بودن درساي اين ترمم ، خودمم حال روز خوبي نداشتم و هر روز يه مشكل و يه فيلم داشتم . به هر حال گذشت ...


iaularestan.blogfa.com دوستمون امير توي وبلاگش ،

يه نظر سنجي در مورد امتحانات گذاشته . يه سري بزنين و نظرتون رو بگين.

سر امتحان هر كس يه چجوري نمره ميگرفت .

يكي تقلب ميكرد . يكي كتاب و جزوه باز ميكرد و مراقبين محترم در عين ناباوري كاري به كارش نداشتن .

يكي از روي دست بغلي مينوشت و گاهي آخر امتحان ميفهميد كه سوالات با هم فرق داشته و هي واااي من ...

يكي به استاد زنگ ميزد . يكي اس ام اس ميداد . اونم از اول ترم ...

يكي با استاد اشنايي داشت و ...

يه تعداد انگشت شماري هم درس ميخوندن و نمره ميگرفتن .

به هر حال كاريه كه از دستشون بر مي اومد .


راستي اين ترم بازم توي اساتيد تغيراتي داشتيم . خانم دكتر زماني و آقاي دكتر دهقان ديگه نيستن . دكتر قنبري و آقاي عرفني جاشون رو گرفتن . فعلا همين . دقيق نميدونم ديگه كي رفته و كي اومده .

خب . فعلا همين .

يكمي هم شما بگين و بنويسين تا من بذارم توي وبلاگ . دمتون گرم ...


راستي اين مدت كه پست نميزدم واسه خاطر اين بود كه سيستم نداشتم . الانم ندارما ، كافي نت هستم .


ترم بیادماندنی

$
0
0
اول سلام

دوش ازمسجدسوی میخانه آمدپیر ما          چیست یاران طریقت بعد ازاین تدبیرما

ترم هفت یا بقول خیلی از بچه ها ترم اخر هم توی چشم به هم زدنی تموم شد.

 بلههههه.این ترم هم گذشت اما خاطراتی برا ما از این ترم مونده که شاید هیچ وقت از ذهن ما نگذرند و همیشه ساکن بمونن.

همانند خاطراتی از جنس مدنی هشت.خاطراتی به زمختی تیکه پراندن های سر کلاس پزشکی

خاطراتی از جنس شادی روز جشن.خاطراتی از جنس درس ادله.خاطراتی از استرس روز امتحان

وهمه خاطراتی که در ذهن شماست.

ترم های قبل یادمه بعد از این که امتحانات تموم میشد همه بچه ها به رسم عادت میومدن توی بازار

همه خوشحال از این که امتحانشون تموم شده و میخوان برن خونه )یکی میخندید یکی میخرید یکی میدوید یکی هم  توی بازار بعضیها رو ضایع میکرد...... (منظورم خانوم ایکس و اقای ایگرگ هست)

بگذریم

اما این ترم وقتی که امتحان اخر رو هم همه دادن و تموم شد.توی بازار فقط چهره های گرفته دیده میشد

بچه ها یه جوری به هم نگاه میکردن که انگار با هم خدا حافظی میکردن ومیگفتن دیدار بقیامت.

(دگر نمی توان به دل گفت آرام باش .اینجاست که میتوان گفت حق با دل شوره است......)

شنیدم که یکی از دخترا داشته وسائلش رو جمع میکرده بقیه دوستاش هم دورش جمع بودن همگی گریه میکردن . تازه این که خوبه. چند تا از پسرا هم شنیدم که شب ششم بهمن توی خونه یه هو دلشون میگیره و همگی میزنن زیر گریه.

خلاصه که برا خیلی ها از هم جدا شدن سخت بود .

واما حاشیه ها.......!

اولیش اینه که استاد قاعدی جلسه اخر درس ادله یه دوره کامل درس اخلاق رو تدریس کردن اما جالب اینجاست که توی امتحان سوالی ازش ندادن

استاد گفته بودن مواظب باشین شیطون فریبتون نده رشتتون یه جوریه که خیلی با  حق و حقوق مردم سرو کار دارین با خدا باشین انصاف داشته باشین و از قبیل این حرف ها

نتیجه: این که استادقاعدی درس اندیشه ۱و۲رو هم میتونن به خوبی مدنی۳ درس بدن.

اما استاد خیلی فکر دانشجو . خیلی دلسوزدانشجو.خیلی تعریف های قشنگ بکن برا دانشجو استادخسرونیا  خلع سوال اخلاقی ندادن استاد قائدی رو پر کردن وبرا اونای که توی کلاس قران شرکت کرده بودن یک نمره در نظر گرفتن. به به به به.

راستی شنیدین که استاد قاعدی سر یکی از کلاس های وروی ۸۸کلی ازورودی ۸۷تعریف کرده و گفته که۸۸کلا خوابن.

واماسفر اساتید حقوق به اروپا ....

ما که اخرش نفهمیدیم ایتالیا بود پاریس بود سویس بود یا شاید هم همین اقام شهید بوده.

چی بگم والا..

انشالا که همیشه هر کجا هستن سلامت باشن.

بد به حال اونای که مدنی ۷داشتن.....

شنیدین که زاهدی توی جلسه امتحان چه حالی از خسرو نیا گرفته. اقا جون درسته که استاد......

اصلا ولش کن...........اما بچه ها حسابی از نمره هاشون شاکی بودن. شاید استاد خواسته بچه ها رو گوش مالی بده تا دیگه کسی جرات نکنه با هاش حرف بزنه......

بریم سراغ رنگارنگ ترین امتحان این ترم........

هرکی امتحان جامعه داشته میدونه که همه  جور ادمی توی امتحان بوده.از ورودی ۸۰ بگیر تا ورودی۹۰.خدا میدونه که این بیچاره ها چی از دست استاد کیا کشیدن. اما استاد جدید فک کنم به همه نمره خوب داده باشه.

تا یادم نرفته بزارین اینو بگم.....

تا حالا شده نسبت به نمره استاد خسرونیا یا استاد ایزدی اعتراض داشته باشید.........؟   من که نداشتم.اما شنیدم که هیچ کس حق اعتراض نداره هرکی هم اعتراض کنه به جرم نامعلومی نمره اش حدود چند نمره کاهش پیدا میکنه حتی بعضی وقت ها موجب افتادن اون درس میشه

استادان گرانقدر شما دارید حقوق درس میدهید واعتراض حق مسلم هر شخص است نه ابزاری برای بدبختی انها.

امان ازدست این دانشجو های معترض.........

بریم سراغ بچه های خودمون فک کنم بهتر باشه.

راستی این ترم هم چند نفری بودن که بهبعضی از امتحانا نرسیدن. یا خواب موندن یا مثل خانم......به خیال مدنی ۳اومدن اما امتحان مدنی ۴بوده.اقای....هم به امتحان اساسی ۲ نرسیدن و یه ترم دیکه باید الاف بشن .

شنیدین که....؟

 استاد قاعدی سر جلسه امتحان مدنی ۶ چند تا از خانم ها و اقایون رو در حین دریافت اطلاعات رادیوی  با محتوای حقوقی و مربوط به درس مدنی۶ دستگیر میکند .میگن مرگز ارسال این امواج خوابگاه مرکزی بوده. شاید.......

اما گفته های بچه ها............!

شنیدم که تعدادی از دخترا گفتن میخوان از اون پسرای که ترم۱و۲مسخرشون میکردنو توی خوابگاه بهشون میخندیدن  معذرت خواهی کنن....

بدترین کار در اسلام مسخره کردن برادر مسلمانه خیلی کارتون بد بوده.

حالا این بماندشنیدم به انگشتر بعضیا گیر میدادین. حرف که کم می اوردین به همه چیز کار داشتین.نههه؟حتی انگشتر؟

واقعا که!!!!!!!!!!!!!۱

خیلی ها هم شاکی بودن استاد قاعدی از جلسه اخر مدنی ۴یه سوال داده بوده که توی جزوه نبوده وفقط لاری ها که اومدن سر کلاس تونستن جواب بدن..... چی بگم والا.؟

 خیلی ها هم از غروب های روز امتحان میگفتن... واز سکوت ساختمان های تنها دانشگاه در روزهای امتحان

بعضی ها هم از سرو صدای دکتر دگلی قبل از امتحان میگفتن.

خیلی ها هم....................................؟؟؟

شما هم اگه دوست داشتید بگید.تا بزاریم توی بلاگ.

=========================================================

کویر

 

 

 

 

ترمک بهاری ...

$
0
0

سلام.

بابا بسه ديگه . بلند شين بياين دانشگاه . ترم شروع شد هااا

خب . اينم از ترم جديد . البته ترم كه چه عرض كنم . 2 هفته قبل از عيد 4 هفته هم بعد از عيد . دلمون هم خوشه كه ميريم دانشگاه ...

راستي . نمره هاتون چطور شد .

يكي از بچه ها بد جوري از دست استاد مالكي شاكي بود

خب . راستش استاد مالكي توي طول ترم زياد با من خوب رفتار نكرد و گاهي ... ولي خدا وكيلي خيلي خوب نمره داد . نمره هايي كه اصلا فكرش رو هم نميكردم .

البته هميشه استاد رو دوست داشتم و بهش احترام خاصي ميذاشتم .

دليلش نمره هايي نيست كه اين ترم بهم دادن . دليلش عشق استاده ...

استاد واسه پول يا حسن شهرت تدريس نميكنن و به قول خودشون حنجره شون رو نابود نميكنن ... بلكه فقط به عشق تدريس و اينكه 4 تا جوون يه چيزي از حرف هاشون ياد بگيرن . به هر حال خيلي قابل احترامن . راستي تصادف بدي هم داشتن . ايشالا هر چه زودتر سلامتي كاملشون رو به دست بيارن .

جناب بيگلري هم كه دمشون گرم هنوز حوصله شون نشده كه اوراق امتحاني رو تصحيح كنن .

خدا وكيلي استاد خودتو اذيت نكن كه ناراحت ميشم . بذار سر وقت ، حوصلتون كه شد يه نگاهي هم به ورقه هاي امتحاني ما بد بخت هاي بيچاره بنداز . شايد لطفتون شامل حالمون شد و يه 10-12 بهمون دادين . البته در جريان كه هستين . استاد گفتن 17 به بالا فقط مال پيامبره ...

راستي اساتيد محترم ، سفر فرنگ خوش گذشت ؟!

پاغيس . بغج ايفل . اون جاهاي خوب خوب و بد بد ... حالا بماند ديگه .

به هر حال نوش جونتون .

يكمي هم واسه اين دانشجوهاي بدبخت مايه بذارين كه فردا جلوي دانشجو هاي دانشگاه هاي ديگه به دليل كمبود سواد حقوقي مسخره نشن .والاااا

البته نصف بيشترش تقصير خودمونه .

والا سالي يه بار يه نگاهي به كتاب ها بندازين و شب امتحان در به در جزوه نباشين ، قرآن خدا غلط نميشه ...

خب. ديگه همين . حوصله اي نيست . فعلا ...

اين شعرم از بلاگ حقوقي هاي 90 دانشگاه شيراز گرفتم . برين يهسري بزنين . لينكش كردم .

ببينين كه چند تا نويسنده داره .ببينين كه چطور يه دل هستن و با هم همكاري ميكنن . شايد كمي خجالت كشيدين و كمي ياد گرفتين . من كه 1000 بار گفتم و كسي گوش نكرد ...

چو شخصی گرفتار گردد به بند                 وكیل مدافع به نزدش خداست
چو گردد خطر اندكی مرتفع                      بگوید وكیل هم یكی ز اولیاءست
چو گردد زبند بلا او رها                             بگوید وكیل هم یكی مثل ماست
چو نوبت به حق الوكاله رسد                     وكیل آن زمان دیو یا اژدهاست

خونه جدید مبارک ...!

$
0
0
سلام .

بی مقدمه میریم که داشته باشیم . یه گزارش داریم از دانشکده جدید .

بله ما هم اکنون در محوطه دانشگاه هستیم . از یه مسیر پر پیچ و خم که پر از سر بالایی و سر پایینیه عبور میکنیم تا به یه مسیر خاکی میرسیم . اینجا حاشیه ساختمان جدیده که سال هاست منتظرش بودیم ولی متاصسفانه انگار بودجه تموم شده و نتونستن دورش رو آسفالت کنن . حالا بازم جای شکرش باقیه که این جا بارون نمیاد که همه چیز بخواد گلی بشه ...

در این جا شیر محمد رو میبینیم ( از برادران افغانی که به شغل شریف کارگری در دانشگاه مشغول هستن ) . شیر محمد در حال پرتاب آجر به بالای ساختمان برای نور پادشه ست ( از دیگر برادران افاغنه ) . ماشا ا... چه ضرب دستی هم داره . اجر رو 6 متر پرتاب میکنه بالا ؛ زده روی دست تکنولوژی ژاپنی ها . اوه اوه . یکی از آجرها از دستش در میره ... آجر میره بالا ، میره بالا ، میره بالا ، دیگه نمیره بالا . صاف میاد میخوره توی کله کچل استاد ایزدی ...

اوه اوه ...به دلیل عمق حادثه از بازگو کردن جزئیاتش معذوریم . 

یه نگاهی به بالای ساختمون میاندازیم. یه تابلوئی هست ولی اسمی روش نمیبینیم . البته بازم جای شکرش باقیه که روی سر در دانشکده حقوق و مدیریت ننوشتن دانشکده مهندسی ...

جلوتر میریم و وارد سالن میشین . به به  ؛ واسمون فرش سبز پهن کردن . در واقع موکت سبز . البته فکر کنم واسه اینه که با کفش خاکی و کثیف وارد محوطه خوشکل دانشکده جدید نشیم .

بازم جلوتر میریم . بله ، بله ... دست گلشون درد نکنه . یه سیم وسط راهرو ولو شده . یه تیکه از سقف هنوز گذاشته نشده . پریزهای برق ، یکی در میون لخت هستن .البته طبیعیه . انشاا... طی 7-8-10 سال آینده همه اینا درست میشه . ( حالا نشد هم نشد _ مگه توی ساختمون قبلی همه چیز درست بود . اصلا مگه قراره همه چیز درست باشه ؟! )

ماشالا هزار تو ساخته . از هر طرف که میری یه راهرویی هست . والا میترسم آخرش اینجا گم شیم !

یه سرکی توی کلاس های بخش عمومی میکشیم .

واااااااا

آقای دکتر. آقای دکتر زاهدی . بابا یادتون رفته صندلی های بخش عمومی رو عوض کنین . اینا همون صندلی های زوار در رفته قبلی هستنا ...! ( البته شایدم یاشون نرفته ؟! )

( عکس هم میخواستم بذارم. نشد . واسه پست بعدی سعی میکنم یه عکس خوشکل از دانشکده جدید بذارم .)

----------------------------------------------------------------------------

به هر حال بعد از مدت ها انتظار بالاخره ساختمون جدید افتتاح شد . کمبود هایی وجود داره. هنوز ساختمون کامل نیست . ایده الی نست که توی ذهنمون بود . ولی بازم دم دکتر زاهدی گرم . دستش درد نکنه .

از ما که گذشت . ایشالا مبارک شماها باشه .


راستی دلتون واسه ساختمون سبز تنگ نشده . واسه اون چشم اندازی که پشت دانشگاه داشت. همون جایی که بچه ها میرفتن و سیگار میکشیدن یا یواشکی با دوست دخترشون حرف میزدن . یا تنهایی مینشستن و موزیک گوش میدادن یا ...

یادش به خیر ...


-----------------------------------------------------------------

راستی . میتن وبلاگ بچه های علوم قضایی رو دوباره راه انداخته . یه سری بزنین بد نیست. چند تا مطلب جالب گذاشته .

www.iaularestani.blogfa.com


یه چیز دیگه . واسه پست بعدی صندلی داغ داریم. ( ها ها ها )

هر کس هر سوالی از من داره بیاد بپرسه . سعی میکنم ( آره. سعی میکنم ) تا جایی که میتونم به همه سوالات پاسخ کاملی بدم .


_____________________________________________

راستی من دو - سه هفته پیش که رفتم نمره درسی که با استاد بیگلری رو داشتم نگاه کردم - متوجه شدم که خدا منو به پیامبری مبعوث کرده . حالا پیامبری هم نشه ، حداقل امام شدم . بله ! استاد بیگلری از این نمره ها فقط به پیامبر و امام میده . نمیدونم چطور نصیب من شده !

خلاصه دمش گرم .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نتایج نظر سنجی وبلاگ :

آیا با تعطیلی وبلاگ موافق هستین ؟

بله _ 13 رای

خیر _ 50 رای

جدی جدی ، خداحافظ ، همین حالا

$
0
0
سلام .

خوبین. عید خوشگذشت ؟

ایشالا که اره 

میخواستم خیلی زودتر از اینا آپ کنم ولی هر دفعه به دلیلی نشد .

خب اگه یادتون باشه من قول داده بودم که بلاگ رو تا عید 91 نگه دارم. خب ، سر قولم هم بودم . 

الان هم دیگه نمیتونم که ادامه بدم . دلیل هی زیادی هم دارم . اول که خواننده اصلی و موضوع اصلی بلاگ بچه های ورودی 87 حقوق بودن که همه رفتن تقریبا . دوما اینکه خواننده های بلاگ خیلی کم شدن . سوم اینکه کسی بهش توجهی نداره ، تو این مدت حرف های زیادی زدم ، ولی جالبه که هیچ توجهی بهش نشد . تنها چیزی که بهش توجه شد مطلب طنز عید پارسال بود که همه هم از دستم ناراحت شدن . این همه انتقاد کردم . این همه گفتم فلان چیز این جوریه . فلان چیز اون جوریه.سعی کنین درستش کنین ...

دریغ از یه توجه

. چهارم اینکه من خودمم دیگه دانشکده نیستم و در واقع موضوعی ندارم که در موردش بنویسم .


البته قصد داشتم این جا رو حذف کنم . ولی بی خیال شدم .

اگه بچه های ورودی پایین ( ترم 2و3 ) کسی دوست داره ین جا رو ادامه بده ، میتونه بهم پیام بده .

kasra_sorena@yahoo.com

به هر حال از همه کسایی که توی این مدت از من رنجیدن . کسایی مثل علی اصغر کاوه . دلارا راستایی . افسانه اکبری . علی اصغر بیات و همین طور اساتیدی مثل استاد بیگلری معذرت میخوام . قصد ناراحت کردنشون رو نداشتم .

هدفم این بود که بچه های ورودیمون بیشتر بهم نزدیک بشن و همین طور بچه های خوب رشته های دیگه که راستش رو بخوای بیشتر از بچه های رشته خودم بهم لطف داشتن هم تشکر ویژه ای میکنم .


راستی . سوال های صندلی داغ رو هم گذاشتم توی ادامه مطلب . اگه دوست داشتین یه سر بزنین .


خداحافظ .همین حالا

شاید.....؟؟؟

$
0
0
اول سلام

 می خواستم  مطلبم رو با چه خبر بچه ها؟؟ شروع کنم اما دیدم که نمیشه.       از نظرات پیدا بود که خبرای خوشی در کار نیست.حداقل برا اونا که نظر گذاشتن.

دو سه روز قبل از این که برم لار اومدم یه سر به وب بزنم .دیدم که!!!!                    اقای مدیر میخوان بزنن گاراژ.

توی این مدت هم که لار بودم بنا به دلایلی نشد که به وب سر بزنم.و از این همه نظر که کذاشته بودین بی خبر.

 هدف از رفتم به لار هم انجام یه کارای بود مثل تسویه حساب و از این جور کارا .که خدا رو شکر بدون هیچ مشکلی تسویه کردم وکارام رو انجام دادم.

دیگه به حاشیه نمیرم ونمیگم که ساختمان جدید...ودانشگاه بی حال....و خیلی چیز های دیگه.

بریم سر اصل مطلب.                                                                                    هدفم از این پست هم این بو د که اولا سلامی خدمت بچه های تقریبا باصفای حقوق داده باشم .اگه بخوام صفای بچه های حقوق رو به چیزی تشبیه کنم میشه گفت که مثل ((یک صبح خمار))میمونه.صفا دارن اما به طراوت نیاز داره البته یه کم طراوت هم میتونه کارساز باشه.

دوم هم این که یه پست بزارم تا نگن که تعطیلی یا تعطیل نشدن وب برام مهم نیست. تو این مدت که لار بودم فک کردم که تعطیل شدن وب بدون سرو صدا باشه اما الان که نظرات رو دیدم. دیدم که برا خیلی ها مهمه.                                                 جالب اینجا بود که بیشتر از همه اونای که ورودی ۸۷نیستن تقلای بیشتری میکنن که وب تعطیل نشه. 

جالب تر این هم اینه که حرفی در خصوص تعطیل شدن وب توی دانشگاه نشنیدم.فک کردم کسی اصلا خبر نداره.تا این که نظرات رو دیدم و نظرم عوض شدکه حداقل چند تای خبر دارن. درخصوص نظرات هم اکه بخوام حرف بزنم .بعضی ها واقعا کم لطفی میکنن. نه نسبت به ما و به وبلاگ بلکه نسبت به خودشون.مثلا کفتر کاکول بسر که میگه:این همه کار کردین اخرش که چی؟مدال بهت دادن؟                                                 درجواب باید بگم که کفتر کاکول به سر همین که تو میومدی به وب سر میزدی و مطالب رو همیشه دنبال میکردی نشون از اینه که این وب و مطالبش برات مهم بوده و این که تو رو میکشونده اینجا خودش کلی کاره. پس این کم لطفی به خدتونه که بخواین این وب رو تخریب کنین.

جناب یا سرکار باد شما هم که به قول خودتون و با توجه به حرفاتون این وب براتون ارزش زیادی داشته میخواستین یه زحمت به خودتون بدینوقبلا یه نظر در مورد وب میدادین تا الان نخواین سفره دل باز کنین.ضمنا این پیشنهادتون هم احتمالا میمونه برا خودتون. در اخر هم ممنون از کسایی هم که همیشه دلگرمی میدادن از جمله کسایی که نظراتی در مورد تعطیل شدن یا نشدن وب گذاشتن.

                                                                                               کویر

این شعر از امام خمینی رو هم اگه بخونین خالی از لطف نیست.

بايد از آفــــــــاق و انفس بگذرى تا جـــان شوى      و آنگه از جان بگذرى تا در خور جـــانان  شوى

طُـــــــرّه گيســـــــــوى او، در كف نيايد رايـــگان       بايد اندر اين طريقت، پاى و سر چوگان شوى

كـــــى توانــــــى خواند در محراب ابرويش نماز؟       قـــــرنها بايد در اين انديشه، سرگردان شوى

در ره خــــــال لبش، لبـــــــريز بــــــايد جــام درد       رنج را افـــزون كنى، نى در پى درمان، شوى

در هواى چشم مستش، در صف مستان شهر         پاى كوبى، دست افشانى و هم‏پيمان شوى

اين ره عشق است و اندر نيستى حاصل شود          بايدت از شـــــوق، پروانه شوى؛ بريان شوى

خاطره بازی ...

$
0
0


http://lar89.blogfa.com

وبلاگ بچه های ورودی 89 دانشکده حقوق لارستان



به سلامتی اصغر شرفی که گفت :

آدم باید بود و نبودش فرق کنه ....


مسابقه

$
0
0
از وبلاگ http://lar89.blogfa.com

سلام دوستان عزیز . 

ج خبر . خوبین خوشین سلامتین . ها کوکا شنیدم لار بارون اومده . بسلامتی . مبارک همتون باشه 

خب اومدم مسابقه حقوقی راه بندازیم برای همه هرکی سری از حقوق در میاره شرکت کنه . با جایزه . مهم تر از جایزه تبادل نظر و یادگیری هست . 

اگه اسپانسری هم باشه جایزه بالاتر میره . به همه وبلاگ های حقوقی معرفی کنید این پست رو/ 

مواد لازم (: : برنامه نیم باز بر روی کامپیوتر یا موبایل . همین بعد ورود به چت روم مخصوص این کار که بزودی اعلام میشه .

برنامه نیم باز برای پی سی : از این جا دانلود کنید : پسورد www.p30download.com

برای نیم باز برای موبایل : پلتفرم های مختلف : 

نام کاربری من هست siralex22 ادد کنید . تا بهتون خبر بدم مسابقه در کدوم روم و کی برگذار میشه 

علاف و بی کار ...

$
0
0
خب. انگار راستی راستی دیگه تموم شد .فکر نمیکنم از بچه های 87 دیگه کسی مونده باشه ( البته هستند کسانی که هنوز یه ترم دیگه دارن مثل ... ( ولش کن . آبرو ریزی میشه ) البته 9 ترمه تموم کردن کار هر کسی نیستا . واقعا یه استعداد خاصی میخواد که در برابر فهمیدن مقاومت کنی !!!
خب تموم شد . ولی کاش بهتر تموم میشد
کاش رو هم اسم نمیذاشتیم که به یکی بگیم دکتر. به یکی بگیم خرس قهوه ای.به یکی بگیم دارکوب . به یکی بگیم نردبوم ، به یکی بگیم سر سوئیچی . به یکی بگیم خط کش . به یکی بگیم ... نگین بابا . نگین ، زشته به خدا
کاش موقع کنفرانس دادن همو اذیت نمیکردیم . به اونی که داره کنفرانس میده نمیخندیدیم که بیچاره هول بشه و دست پاشو گم کنه و ...
کاش توی تیکه پروندنمون دقت میکردیم و هر چی تو دهنمون می اومد نمیریختیم بیرون . تیکه خوبه ، ولی به جا و سنجیده . اصلا اگه خود من نبودم و اون همه تیکه به جا نمیپروندم که کلاس هاتون همون یه ذره هم خوش نمیگذشت . میگذشت ؟!
( اگه لاتی که مث خودمی ، دمت گرم _ ولی با کلاس ، میدونی که چی میگم !!؟)

کاش به وضعیتی که توش بودیم بیشتر فکر میکردیم و در برابر همه چیز سکوت نمیکردیم . مخصوصا ما که دانشجو های حقوق و علوم قضایی هستیم . مثلا به وضع افتضاح ساختمان سبز . به کمبود وسائل آموزشی ، به کم کاری بعضی اساتید . به وضع بد سرویس ها و سلف دانشکده ...

کاش توی دوستیهامون بیشتر دقت میکردیم .
کاش رابطه دختر و پسرای دانشکده حقوق این جوری نبود که توی دانشکده سلام هم رو هم جواب ندیم ( بحث و جدل علمی و حقوقی سر کلاس پیشکش ) و خارج از دانشکده اون قدر به فضاحت کشیده میشد که حتی کار به دادگاه هم میکشید و ...
کاش معنی دوستی دانشگاهی و همکلاسی بودن رو میفهمیدیم .
کاش زندگی خوابگاهی پسرها و دخترها این قدر افتضاح نبود .
کاش به خاطر نمره هر کاری نمیکردیم حتی ...
کاش قدر بعضی استاد ها ( مثل استاد حسینی _ استاد اصول فقه و مدنی 4 ) رو بیشتر میدونستیم و در برابر بعضی ها که هیچی واسه گفتن نداشتن و فقط دامن علمی و فرهنگی دانشکده رو لکه دار میکردن بیشتر مقاومت نشون میدایدم ( نمونه بارزش مسعود پور که من خجالت میکشم لفظ استاد رو واسه ش استفاده کنم )

کاش همه اساتید عشق استاد مالکی مقدم رو داشتن . همه نظم و انضباط استاد قائدی رو داشتن . همه متانت و وقار استاد عبدالهی رو داشتن . کاش همه ادب و شخصیت استاد مصلایی رو داشتن . 
کاش بعضی استاد ها این قدر راحت نمیگرفتن بهمون و بعضی اون قدر سخت که یا از این ور بوم بیافتیم و یا از اون ور بوم ...

کاش میدونستیم که این روزهایی که داره میگذره ، دیگه تکرار شدنی نیست و قدرشون رو بیشتر میدونستیم .

چقدر کاش... تازه خیلی هاش رو نگفتم . 
بی خیال .
این جا که تموم شد ولی اگه خدای نکرده رفتین دوره کارشناسی ارشد سعی کنین یکم عوض بشین . به خدا حیفه ...

راستی یه چند وقتیه نتیجه ارشد سراسری اومد. کسی از بچه ها رتبه به درد بخوری به دست نیاورده ؟!؟

دلم تنگ میشه واسه همتون ...

جشن فارغ التحصیلیتون مبارک

$
0
0
سلام؛ بازم با کلی تاخیر برگشتم معذرت میخوام؛ولی واقعا روزهای خوبی ندارم؛توی بدترین کابوس هام هم فکر نمیکردم دچار همچین روزهایی بشم؛بی خیال اول تبریک به بچه های 88 به خاطر جشن فارغ التحصیلیشون؛البته یه چند تا از بچه های 87 هم بودن اگه کسی از بچه ها دوست داره بیاد تو نظرات در مورد جشن بنویسه تا بذارم رو صفحه اصلی که همه بخونن. ( شنیدم خانم بهرامی و محمد کهن از لیدرهای جشن بودن ) راستی به سالگرد جشن فارغ التحصیلی خودمون هم رسیدیما ! هی یه سال گذشت ... ( یه پست مفصل واسش دارم ) راستی کیا آزمون وکالت دادن ? سوالای جزا و کیفری خیلی خوب بودن ایشالا دوستایی که آزمون دادن به نیجه زحماتشون برسن فعلا رفقای قدیمی راستی تا یادم نرفته؛یه بنده خدایی تو نظرات هر چی فحش بلد بوده به من داده؛ نفهمیدم دلیل حرفاشو !

لیاقت ندارین !

$
0
0
سلام ؛راستش خیلی سعی کردم در مورد نظرات در همون بخش توضیح بدم؛ولی انگار لازمه یه چیزایی رو اینجا بگم میگن چرا میگی فلان استاد بده (مثلا مسعود پور ) یا فلان استاد خوبه ! خب استادی که تدریسش به شکل فوق العاده افتضاح بود و با تلفن نمره های 2 رو میکرد 19؛ 18 من چی بگم در موردش ؟ میگن چرا گفتی فلانی و فلانی 6 ترمه تموم کردن ! خب زحمت کشیدن ؛درس خوندن ؛زودتر تموم کردن ؛ والا از نظر سواد حقوقی هم جزو 5تای اول هم ترمی هاشون بودن (نمونه ش مهدی شاکری؛رضا یار احمدی و خیلی های دیگه ) میگن از وضعیت بد دانشگاه انتقاد نکن؛دانشجو اگه دانشجو باشه توی جهنم هم درس میخونه ! خب من فکر کردم شأن دانشجو بالاتر از این حرفاست ؛ولی انگار در مورد بعضی ها اشتباه کردم. بعضی ها حقشونه توی آشغال دونی زندگی کنن و درس بخونن ؛ یه مشت بی سواد واسشون تدریس کنن؛ غذایی از سلف دانشگاه بگیرن که عذر میخوام جلوی سگ بذاری قهر میکنه سرویسشون اتوبوس 50سال پیش باشه میگن عقده ای هستم؛دوست دارم بهم توجه کنن! آخه بی انصاف مگه من اسمم رو گفتم ؛کی میخواد بهم توجه کنه من اگه حرفی زدم واسه خاطر 4تا مثل تو بوده که دوست داشتم مثل آدم تحصیل کنی؛ولی نمیفهمین ( منظورم یه عده خاصه ) گاهی یه سری مطالب فان هم گذاشتم؛ولی شما فقط همونا رو دیدین ؛یعنی تقصیر ندارینا ؛سطح دیدتون همینه من نمیدونم اگه مطالبم مهم نیست چرا کارم به حراست کشید ؛چرا زاهدی دربه در دنبالم بود؛چرا تهدیدم میکردن چرا اساتید در مورد مطالبم سر کلاس حرف میزدن . یعنی یه سری مطالب مسخره این حرفا رو داره ! من دنبال این نبودم که مطالب حقوقی اینجا بذارم؛چون این مطالب رو توی کتابهامون داشتیم و کافی بود همت کنید و کتاب ها رو بخونین _ دنبال این بودم که بچه های رشته حقوق و حتی سایر رشته ها حقشون رو بشناسن و واسه بدست آوردنش تلاش کنن؛اصلا فلسفه رشته حقوق همینه. تاسفم اون وقتی بیشتر شد که بچه های رشته های دیگه با دید باز و احترام با من برخورد میکردن . هه؛ خب ؛الان که فکرشو میکنم میبینم طبیعیه که مملکتمون تو این وضع تاسف بار باشه بعضی ها واقعا لیاقت ندارن لامذهبا حرفای من واسشون مهم نیستا ؛ولی لحظه به لحظه پیگیر وبلاگ هستن

نتایج کانون وکلا + خاطره ای که یک ساله شد !

$
0
0
سلام؛ امروز سوم دیماه ؛روز اعلام نتایج آزمون کانون وکلاست . البته هنوز نتایج اعلام نشده ؛ خب تو این کشور تاخیر چیز عادی شده؛ولی کاش ما حقوقی ها که با قانون سر کار داریم دچار این وضعیت بشیم . آقای ماندنی پور گفتن حداکثر تا فردا نتایج اعلام میشه؛به هر حال امیدوارم همه شما دوستای عزیزم که توی آزمون شرکت کردین؛به نتیجه زحماتتون برسین. راستی ؛از همه بچه های دانشگاه شوشتر؛مخصوصا محمد محجوبی عزیز (که متاسفانه نتونستم ببینمش؛البته تقصیر از من بود ) تشکر میکنم که بهمون سر زدن . __________________________________________________ بارون شدیدی میبارید ؛ یه تیم 4 نفره به کمک 6 ؛7تا از بچه های دیگه 4 شبانه روز بود که داشت همه کار میکرد ؛در واقع اگه میخواستن جشن رو قبل از ماه محرم برگذار کنن؛مجبور بودن که در مدت 4روز همه کارها رو انجام بدن؛ از برنامه ریزی جشن ؛تا گرفتن سالن و چیدمان و تزئین سالن و سن و ثبت نام بچه ها ؛ دعوت از اساتید؛سفارش و خرید گل و شیرینی و میوه و کادو و عکس بچه ها و . . . 4تا 24 ساعت بود که داشتن میدویدن . . . سعی کردن با کمترین هزینه بهترین خاطره رو واسه بچه ها به یادگار بذارن . با کمترین هزینه؛تا تعداد بیشتری از بچه ها بتونن توی جشن شرکت کنن ؛( همون موقع دانشگاه کازرون جشن یکی از رشته هاش با هزینه نفری 70هزار تومان برگذار شد؛و در دانشگاه شیراز با نفری 35 هزار تومن؛البته اونا هزینه سالن نداشتن و از سالن خود دانشگاه استفاده کردن؛و اگه خدایی بگم جشنشون خیلی بهتر از ما نبود ) ساعت 6؛30 دقیقه عصر بود ؛ بارون شدیدی میبارید ؛ مهمونا کم کم داشتن از راه میرسیدن . بچه ها یکم فرق کرده بودن ؛ شیک تر از همیشه بودن؛حسابی به خودشون رسیده بودن ؛همه خوشحال بودن . . . چه شب قشنگی بود خب بچه ها حقوقی بودن؛ولی یه کارایی کردن که . . . مثلا یکیش این بود که سعی میکردن دوستاشون رو از درب پشتی تالار ؛یواشکی وارد سالن کنن ؛ خب؛اینم یه راهشه دیگه ! جشن با قرائت قران مهدی غلام زاده شروع شد . دکتر زاهدی که لار نبودن ؛به جای ایشون آقای عفیفی سخن رانی کردن ؛که یهو که یهو برق رفت ؛ آخ که تو اون چند دقیقه با خودمون فکر میکردیم که جشنی که اون همه واسش تلاش کرده بودیم به همین راحتی کنسل شد ! اما خدا رو شکر برق اومد ؛ چند دقیقه از جشن گذشته بود که صدای ارگ بلند شد و حاج آقا رمضانی هم عذر خواهی کرد و رفت ( به هر حال امام جمعه شهرستان هستن و محدودیت هایی دارن؛بازم دمش گرم که چند دقیقه ای کنارمون بود ) از اساتید استاد قاعدی؛ حسانی ؛جسمانی؛کمالی ؛زارع؛ اسفندیاری؛ بیگلری ؛ حاج آقا لطفی و حاج خلیل مختاریان تشریف آورده بودن ؛که دمشون گرم ( استاد حسانی و زارع و جسمانی و بیگلری با خانواده تشریف آورده بودن؛ امیر حسین پسر استاد حسانی هم بود ؛همون که برگه هامون رو تصحیح میکنه :D ) استاد مالکی مقدم و عبدالهی و خسروی نیا و ... هم متاسفانه نتونستن تشریف بیارن از نکته های جالب جشن گروه موسیقی باران بود که از شیراز اومده بودن؛(شوهر خانم حیدری مسئول گروه بود که اجرای فوق العاده ای هم داشتن) یه خواننده پاپ هم داشتیم که صدای خوبی داشت ؛ولی آهنگ های خوبی رو انتخاب نکرده بود (هادی حبشی ) کادو یادگاری بچه ها یه حافظ بود ؛به علاوه لوح تقدیرشون ؛البته قرار بود چیز بهتری تهیه بشه ؛ولی خب؛فرصت خیلی کم بود؛ نکته جالب لوح تقدیرا هم این بود که قرار بود توی 2مرحله اهدا بشن؛اما هی چند تایی جا میموند و آخر سر شد 4 مرحله ! پیش میاد دیگه :) راستی از مسئولای دانشگاه آقای زراعتی خیلی کمک کردن؛دستشون درد نکنه . شب خوبی بود؛همه خوشحال بودن؛همه میگفتن و میخندیدن ؛عکس میگرفتن ؛سربه سر هم میذاشتن ... آره ؛شب خوبی بود ؛یادش به خیر ؛یه سال از اون شب گذشت . . .

تبریک به وکلا و قضات آینده . . .

$
0
0
سلام بالاخره نتایج آزمون وکالت و قضاوت هم اومد ؛ جالب این جاست ؛اون کسانی که 6 ترمه تموم کردن و به سواد حقوقی شون ایراد گرفته میشد ؛هم در آزمون وکالت قبول شدن ؛هم قضاوت . بهشون از صمیم قلب تبریک میگم . یه چیز جالب ؛ از هر کی می پرسم ؛میگه قبول نشدم میگم رتبه ت چند شد ؟ همشون میگن 200!!! آخه مگه چند تا رتبه 200 میتونیم داشته باشیم ! :)) متاسفانه منم قبول نشدم؛ واسم جالب بود؛خیلی ها باهام تماس گرفتن و وقتی فهمیدن قبول نشدم تعجب کردن ؛ در واقع انتظار داشتن قبول شده باشم ! خب ؛اشتباه از خودم بود ؛ واقعا نخونده بودم؛با این حال درصد هام توی مدنی و جزا خیلی خوب بود ( ایشالا سال آینده ) یه چیز دیگه؛ چند تا از بچه ها که من ازشون خبر دارم؛از فردای روزی که نتایج اعلام شد و قبول نشدن؛شروع کردن به درس خوندن دوباره ! خب دوستان عزیزم ؛ پشتکار خیلی خوبه ؛اما رو راست بگم؛جو زده شدین ! فکر کنم بهتره کمی به خودتون استراحت بدین ؛ یه برنامه ریزی خوب کنین و بعد شروع کنین به خوندن _ می ترسم با این شرایط درس زده بشین راستی بچه ها ؛ اگه خبر دارین کسی قبول شده ؛بگین تا توی وبلاگ بذارم؛تا همه با خبر بشن از دوستای قدیمیشون . 2تا مطلب دیگه؛تا یادم نرفته 1_ به هم دانشگاهی عزیزمون؛آقای اخلاق تمیز ؛که به عضویت تیم ملی تکواندو در اومدن تبریک میگم و آرزوی موفقیت میکنم واسشون . 2 _ به دوستانی که هنوز درسشون تموم نشده و در ایام امتحانات هستن خسته نباشید و خدا قوت میگم؛ ایشالا موفق باشین ؛خدا قوت یا حق /

قانون به درد نخور !

$
0
0
سلام ؛ ساعت دقیقا 4 صبحه که دارم این مطلب رو می نویسم؛بعد از مدت ها بازم بی خوابی زده به سرم یاد استاد مالکی مقدم افتادم؛فکر کنم همه بچه های حقوق درس حقوق کار رو با ایشون پاس کردن و احتمالا همه این جمله رو ازشون شنیدن که میگفتن : این چیزی که من واستون تدریس میکنم ؛قانون این مملکته؛اما در عمل اصلا اجرا نمیشه؛پس هی مثال نزنین که فلان جا ؛خلاف این قانون اتفاق افتاده . ) شاید اون موقع این حرفشون رو خوب درک نکردم ؛ولی حالا که روزی 12؛13 ساعت ؛یک پشت کار میکنم؛اونم واسه یه حقوق مسخره ؛دقیقا حرفشون رو درک میکنم . حالا که کار میکنم بعدش صاحب کارم پولم رو نمیده که هیچ ؛دیگه تلفنم رو هم جواب نمیده ؛میفهمم که گاهی قانون فقط یه تیکه کاغذ بی ارزشه که هیچ کمکی بهت نمی تونه بکنه . بی خیال راستی؛امتحانا که تموم شد؛خسته نباشین ؛ استاد قاعدی کیا رو انداخته ؟ :) تعطیلات بین 2 ترم خوش بگذره

نتیجه نظر سنجی

$
0
0

« ساختمان جدید »
 
نظر شما در مورد ساختمان جدید دانشکده ؟

1-عالی
.
.
 16رای - 27.5%
.

2-خوب
.
.
 8رای - 13.7%
.

3-متوسط
.
.
 12رای - 20.6%
.

4-ضعیف
.
.
 5رای - 8.6%
.

5-خیلی ضعیف
.
.
 17رای - 29.3%
.

نوروز 92 مبارک ...

$
0
0
خب . سال 91 هم تموم شد .

امیدوارم سال خوبی واستون بوده باشه . مخصوصا ورودی های بهمن 87 و ورودی های 88  که جشن فارغ التحصیلی هم داشتن .

ایشالا سال دیگه قبولیشون توی آزمون وکالت و قضاوت رو تبریک بگم .

البته میدونم خیلی هاشون به جمع بیکاران پیوستن و این روزها ذهنشون بدجوری درگیره این مسئله س .

به هر حال امیدوارم که درست بشه .

راستی کلاس های بعد از عید از چه تاریخی شروع میشه . اگه زمان ما بود و با آقای قائدی کلاس داشتیم که مجبور بودیم  14 هم بریم سر کلاس . وااالاااا

البته ماشالا هر روز نظم و انضباط کمتر میشه ...

راستی بچه هایی که به بلاگ سر میزنن اگه از دوستاشون و دوستامون ( ورودی های 87 ) یاحتی ورودی های سال های قبل تر یا بعد تر که تموم کردن خبری دارن ( یا حتی بچه های رشته های دیگه دانشگاه لارستان ، بگن تا یکم خاطرات زنده بشه .

اصلا هر چی دوست دارین بگین . خاطره ، پیشنهاد . انتقاد . از حال و روز خودتون . هر چی دل تنگتون میخواد خلاصه ، تا بذارم روی صفحه اصلی .

چند خاطره از زبان بچه ها ....

$
0
0
پاییز

..روز اول دانشگاه استاد حسانی اومد سرکلاس گفت بچه ها امروز خودتونو خوب نگاه کنیدسعی کنید عوض نشید مقنعه هاتون کشیده نشه عقب،آرایش صورتتان رو عوض نکنه رو به آقایونعقب ابروهاتون دس نخوره برق نگیرتتون متکبر نشین فقط خودتونو نگه دارین ما همه خندیدیم اما واقعا حرفشون درست بود همه بچه ها عوض شدن...شاید تک وتوکی عوض نشدن..

 

حمید

سلام
منم امیدوارم که سال خبی درپیشروی همه شماهاباشه
من که بقول کسری بیکاری داره ذهنمو ریش ریش میکنه.
از بچه ها کم وبیش خبر دارم
زابل دشتکی ها همشون رفتن سربازی.دایی هم که کرمان خدمت میکنه. کاوه هم میگن ارشد داره میخونه.حمید رضا ابراهیمی هم همون لار توی راهنمایی رانندگی هست.عمادی هم شنیدم رفته خدمت.فریببرز هم با دوستاش میگن شیراز برا وکالت میخونن.از دخترا کلا بی خبرم.امیر مسعودی هم داره برا وکالت میخونه.هاشمی هم شنیدم قضاوت قبول شده .فقط همین از بقیههم بی خبرم

 

حمید

سلام دوستان.سال86 ازدانشگاه لارفارغ التحصیل شدم.و5ساله وکالت میکنم.ازدوران دانشگاه به جزدوستیهای ناب خاطره خوبی ندارم
ازگرمای طاقت فرسا
..........
غذای افتضاح دانشگاه
دزدی مسول خوابگاه
تهدیدهای مسئولین دانشگاه به علت اعتراضی ساده
کم سوادی وبی سوادی به اصطلاح اساتید
و...
فقط خاطره ای مونده
اگه سال83مثل امروزشهرمادانشکده حقوق داشت لازم نبوداین همه مرارتها روتحمل کنم
سربلندی شمادانشجویان عزیز آرزوی قلبی من است

 

محمد درویشی

سلام بچه ها... هر چی بود تموم شد... دیدین همه چی رو از خاطره هامون پاک کردیم؟ حتی یاد همکلاسی هامون

دوستان دلم برای همتون تنگ شده من و بهنام رفیعی و مجید پیلگوش سرباز بندر عباسیم

 

2 تا نکته ...

$
0
0
سلام .

فقط ۲ تا نکته جالب

آقای فرج پور توی انتخابات شورای شهر لارستان با ۳ هزار و پانصد رای به عنوان عضو علی البدل انتخاب شده ( دمش گرم خوب رای آورده هااا ! ) بهشون تبریک میگم . ( راستی سید جلال یگانه هم باز رای آورده . قدیمی ها خوب میشناسنش . فیلمیه این آقای یگانه واسه خودش )

 

دوم اینکه امروز با یکی از بچه های دانشگاه صدرا صحبت میکردم . گفت استاد رضایی ( دکتر رضایی که بین الملل خصوصی و متون حقوقی تدریس میکردن ) حنجرشون رو عمل کردن و با این میکروفون ها که زیر گلو میگیرن سر کلاس میان و تدریس میکنن و هنوزم همون اخلاق خوب و شوخ طبعشون رو دارن . ( واسه سلامتیشون دعا میکنیم )

 

واسه اون دوستی هم که در مورد استشهاد انحصار وراثت مطلب میخواستن یه چیزی پیدا کردم و توی ادامه مطلب گذاشتم . امیدوارم به دردشون بخوره

آزمون وکالت و بچه های ورودی 87

$
0
0
سلام دوستای قدیمی

فکر میکنم نزدیک به 5 ماهی هست که پست جدیدی نگذاشتم .

حتی واسه دومین سالگرد جشن فارق التحصیلیمون که چند وقت پیش بود .

خب راستش این چند وقته خیلی درگیر بودم . زیاد هم به اینترنت دسترسی نداشتم ، دیگه این جوری شد که این همه وقفه افنتاد .

فکر کنم همین وقفه طولانی هم باعث شده دیگه کسی به اینجا سر نزنه . به هر حال دوست داشتم این جا مکانی باشه واسه تجدید خاطره ها . جایی که بچه ها از حال هم با خبر بشن و ...

از بچه ها خیلی خبر ندارم . چند نفری مثل یوسف زارع و مجید پیلگوش و سامان شایانی و حمید عشایری و حمید عمادی و محمد درویشی و ... سربازی بودن  . اکثرا هم دیگه آخرای خدمتشون هستن و باید برگردن و دنبال یه کار مناسب بشن .

از دخترا هم که تقریبا از هیچ کس خبری ندارم جز 2.3 نفری که توی آزمون وکالت دیدمشون .

راستی چند روز پیش آزمون بود .

بچه های ورودی 87 هم بودن ، اما نه مثل سال پیش. تعداد بچه ها خیلی کمتر شده بود . خب به هر حال درس خوندن کار سختیه و از طرف دیگه واسه گذرانزندگی باید سر کار رفت .

یه چیز دیگه هم بود. خیلی از بچه ها توی کانون های تهران و کرمان و اهواز ثبت نام کرده بودن . به هر حال امسال ظرفیت فارس 30 نفری کمتر شده بود و ظرفیت اون کانون ها بیشتر بود و احتمال قبولیشون بیشتر بود .

یه چیز خیلی متاسفم کرد . خیلی از بچه ها سیاهی لشگر بودن . به قول خودشون نخونده اومده بودن سر امتحان . راستش حیفه . بعد از این همه درس خوندن کاش سعی کنیم که بهتر استفاده کنیم .

در هر صورت امیدوارم دوستای خوبم  بهترین نتایج رو بگیرن و تعداد قبولی ها از سال پیش به مراتب بیشتر باشه ( پارسال 3 نفر قبولی داشتیم از بچه های دانشگاه )


راستی دوستان .اگه از بچه های دیگه خبری دارین این جا پیام بذارین تا از حال همدیگه باخبر بشیم.

خب. فعلا ...

خوب. خوش و سلامت باشین .

Viewing all 50 articles
Browse latest View live